آرشیو از دیدگاه شعرا

دستی به هوا رفت و دو پیمانه به هم خورد در لحظه «می» نظم دو تا شانه به هم خورد دستور رسید از ته مجلس به تسلسل پیمانه «می» تا […]

ادامه ...

اى شرف اهل ولایت ، غدیر برکه سرشار هدایت ، غدیر زمزم و کوثر ز تو کى بهترند آبروى خویش ز تو مى‏خرند این که کند زنده همه چیز آب‏ […]

ادامه ...

ای شرف عالم و آدم علیوارث پیغمبر خاتم علی جلوه ی ذات احدیت توییدر ازلیت ابدیت تویی مظهر لطف و کرم سرمدیحافظ دین و حرم احمدی داد پیامی به جهان […]

ادامه ...

دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شدتازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:مومنین! ( یک لحظه اینجا یک […]

ادامه ...

اگرش خدای خوانم به یقین رضا نبـاشـدوگرش جدای دانم به خـدا روا نـباشد اگـر او خدا نباشـد ز خـدا جدا نباشدبود این عقیده من که گر او خدا نباشد

ادامه ...

مژده به عالمی فیض سعادت ، اومده عاشقا عید ولایتمیون ِ عالمی به امر داور ، علی شده جانشین پیمبر ای گل یاسمن ، تویی مولای من ، علی ابالحسنعلی […]

ادامه ...

رستـگاری جو تا در حشـر گردیرستگار رستگاری چیست؟ در دل مهر حیدر داشتن همچو احمد پای تا سر گوش باید شدتو را تا تـوانـی امـتثال حکـم داور داشتـن ذات حیـدر […]

ادامه ...

علی جان در این راه پر تاپ و پیچتو تنها دلیل من و جمله هیچتو رمز توانمندی عاشقانبدون تو ما جمله هیچیم و هیچتو اندیشه و قیل و قال منیجواب […]

ادامه ...

ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه ی اقبال زنم، از […]

ادامه ...

محراب کوفه امشب در موج خون نشستهیا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته سجاده گشته رنگین، از خون سرور دینیا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین از تیغ کینه امشب […]

ادامه ...