آرشیو از دیدگاه شعرا

ملتهب در کنار یک برکه‏روح تاریخ پیر منتظر است دست خورشید تا نهد در دست‏آسمان در غدیر منتظر است بر سر آسمانى آن ظهرآیه‏هاى شکوه نازل شد مژده دادند آیه‏هاى […]

ادامه ...

یا علی سوز دلم را ساز کنسائلم در را به رویم باز کن یاعلی در مانده ام دستم بگیرگوشه چشمی نما هستم بگیر تو زباغ داغها گل چیده ایسیلی و […]

ادامه ...

استکان زمان ترک برداشت، شعر و شور و شراب مدغم شدتکّه های شکسته ی خورشید، در دل آسمان، منظّم شد کعبه چون کشتی نجات زمین، رو به دریای پا به […]

ادامه ...

ترانه ی عشق بشیرهقرار دلامون غدیره ۲ عید ولایت اومدروز سیادت اومد ای عاشقان کجاییدزمان بیعت اومد عشقی جز علی ندارمدستامو بالا میارم یا علی یا علییا حیدر یا علی […]

ادامه ...

آن طایر قدسم که چکد خون ز صفیرم با درد و غم عشق سرشتند خمیرم… مستى مرا نیست به دنبال خمارى پیمانه کش میکده خمّ غدیرم… مى گویم و دانم […]

ادامه ...

رسیده اند صمیمانه مهر وماه به همدو چشم عاشقشان زل زده است آه به هم چه شاکرند به درگاه عشق از اینکهرسیدهاند به پیوندِ دل بخواه، به هم به عشق […]

ادامه ...

ببین عالم امشب می گوید یا علی جانخدای غم زینب می گوید یا علی جان ببین اشک طفلان می گوید یا علی جانزماتم نخلستان می گوید یا علی جان ببین […]

ادامه ...

از ولایتعهدى حیدر،خدا تاج شرف‏بار دیگر بر سر زهراى اطهر مى‏زند در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخارفاطمه لبخند بر سیماى شوهر مى‏زند این بشارت دوستان را جان دیگر […]

ادامه ...

در آسمان چو روم صحبت از یکی استبر این زمین گذرم صحبت از یکی است تکلیف وارث احمد به حکم اوستدر صحبتش نگرم صحبت از یکی است

ادامه ...

ادامه ...