آرشیو نهج البلاغه
-
0
امام علی (ع) – نهج البلاغه – خطبه ۸۹ – ترجمه اردبیلی
و از خطبهایست مر علی علیه السلام را علیه السّلامذاتی که شناخته شده است از غیر حسّ بصر آفریننده از غیر اندیشه آن کسیکه همیشه قائمست بذات دائم است بالذّات […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد دشتی – نامه ۷۸ – به ابوموسی اشعری
ارزش عقل و تجربهفان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل و التجربه(البته انسان شقاوتمند آن کسی است که از ثمرات تعقل و تجربه، بهرهمند نشود و محروم بماند)سنائی […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد جواد مغنیه – کلمه غریب ۷
[صفحه ۳۷۴]اعذبوا: اعرضوا، و المعنی اذا کنتم فی الجهاد فلا تفکروا او تتحدثوا فی الجنس و النساء، لان الله ما جعل لرجل من قلبین فی جوفه. -
0
امام علی (ع) – نهج البلاغه – خطبه ۱۸۷ – ترجمه اردبیلی
و از سخن علی علیه السلام بر او باد سلامبرانگیخت پیغمبر را هنگامی که نبود علامت هدایت بر پا و نه نشانه مرتفع و نه راه روشن هویدا وصیت میکنم […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد تقی شوشتری – خطبه ۱۰
[صفحه ۳۸۱]توجه: علامه شوشتری خطبههای ۲۲،۱۰ و ۱۳۷ را به گونهای مشترک شرح دادهاند که تفکیک آن موجب ناقصی مفهوم خواهد شد، لذا شرح این سه خطبه به صورت مشترک […] -
0
امام علی (ع) – نهج البلاغه – حکمت ۲۷۸
امام علی (ع) – نهج البلاغه – حکمت ۲۷۸ وَ قَالَ ع قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ أَرْجَى مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ حکمت ۲۷۸ ارزش تداوم عمل (اخلاقى، تربیتى) و درود خدا […] -
0
شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی – حکمت ۱۰۲
[صفحه ۴۹۹]فرائض الله: واجبات دین خدا، حدود الهی: نهایت چیزهایی از نعمتهای الهی که مباح دانسته و دست یازیدن بدانها را اجازه فرموده است، (خداوند بر شما چیزهایی را واجب […] -
0
شرح نهج البلاغه مکارم نامه ۵۳ به مالک – عیب پوش باش
وَلْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ، وَأَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ، أَطْلَبُهُمْ لِمَعَائِبِ النَّاسِ; فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً، الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا، فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا، فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ، وَاللهُ […] -
0
شرح نهج البلاغه مکارم نامه ۱۰ – به معاویه
از نامه هاى امام(ع) استکه آن را نیز به معاویه نوشته است(۱)۱ . سند نامه:این نامه را نصر بن مزاحم که قبل از سیّد رضى مى زیسته، در کتاب صفین […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد جواد مغنیه – خطبه ۱۸۵
[صفحه ۱۷۴]اللغه: الغمره الشده. و تلون: تنکر. و ابعد و اسحق و اقصی بمعنی واحد. الاعراب: علی ما وفق له (ما) اسم موصول بمعنی الذی، و الهاء فی (له) یعود […]