آرشیو نهج البلاغه
-
0
شرح نهج البلاغه محمد جواد مغنیه – خطبه ۲۱۱
[صفحه ۳۶۹]اللغه: مستادیکم: یطلب منکم الاداء. و امره: ارضه و سلطانه. و المضمار: السباق و المجال، و المراد به هنا المده و الفسحه.. لتتنازعوا: لتتنافسوا فی الخیرات. و العقد- بضم […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد جواد مغنیه – حکمت ۲۴۵
[صفحه ۳۶۸]هذه الیمین تعرف عند الفقهاء بیمین البرائه، و قالوا: هی من اشد المحرمات و الکبائر، و لا تنعقد من الاساس، و ان من خلف بها یبرا من الاسلام و […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد تقی شوشتری – خطبه ۱۴۱
[صفحه ۳۴۳](الفصل الثالث عشر- فی اجوبته(ع) التمثیلیه … ) (ایها الناس من عرف من اخیه) ای: فی الدین، فقد قال تعالی: (انما المومنون اخوه) (و ثیقه دین) ای: استحکامه فی […] -
0
شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی – حکمت ۲۳۱
[صفحه ۶۱۳](هر کس کاهلی کند، حقوق را از دست بدهد، و هر کس به گفتهی سخنچین گوش فرادهد دوست را تباه سازد). تسلیم در برابر کاهلی، نسبت به حقوقی که […] -
0
امام علی (ع) – نهج البلاغه – حکمت ۱۶ – ترجمه اردبیلی
درگذرید از خداوندان مروتها از سر در آمدنهای ایشان پس نمیلغزد از ایشان لغزنده بجز بتوفیق و عنایت خدا بدست اوست برمیدارد او را از آن نجات میدهدبرگرفته از کتاب […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد جواد مغنیه – خطبه ۱۲۴
[صفحه ۲۳۰]اللغه: الدارع: لابس الدرع. و الحاسر: من کان بلا درع. و نبا: ارتد. و الهام: جمع الهامه، و هی الراس. و التووا: امیلوا. و امور: اشد حرکه للاسنه. و […] -
0
شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی – خطبه ۱۶۹ – چون به بصره نزدیک شد
[صفحه ۵۹۶]از سخنان آن حضرت علیه السلام است که خطاب به یکی از اعراب بصره فرموده است: هنگامی که آن حضرت به نزدیکی بصره رسید، گروهی از مردم آن برای […] -
0
نامه ۷۴ نهج البلاغه – عهدنامه اى که میان قبیله ربیعه و اهل یمن نگاشت
و من حلف له ع کَتَبَهُ بَیْنَ رَبِیعَۀَ وَ الْیَمنِ وَ نُقِلَ مِنْ خَطَّ هِشامِ بْنِ الْکَلْبِیٍَّّهَذَا مَا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ اءَهْلُ الْیَمَنِ حَاضِ رُهَا وَ بَادِیهَا ، وَ رَبِیعَۀُ حَاضِ […] -
0
شرح نهج البلاغه محمد تقی شوشتری – خطبه ۱۵۵
[صفحه ۲۹۶](الفصل الثامن- فی الامامه الخاصه) اقول: قال ابن ابیالحدید: هذا الخبر رواه کثیر من المحدثین عنه (ع) ان النبی قال له: ان الله قد کتب علیک جهاد المفتونین کما […] -
0
شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی – حکمت ۱۰۵
[صفحه ۵۰۱]نیاط: رگی که دل به آن آویخته است، غاله: ناگهانی او را گرفت، (به یکی از رگهای بدن این انسان پاره گوشتی آویخته شده که شگفت ترین عضو بدن […]